دعاهای مبلغ بین الملل

گرچه هر مبلغ بینالملل نیاز دارد تا با ادعیه مأنوس باشد و دین اسلام به خاطر جهانی بودنش ادعیهاش هم جهانی است و برای تمام اعصار و امکنه است؛ اما برخی دعاها را هر طلبه و روحانی و مبلغ، بهویژه مبلغ بینالملل باید ورد شبانهروز خود سازد تا ان شاء الله خدا به وی توفیق بیشتری در این راه عطا نماید. از جمله:
- دعای عهد:
هر مبلغ بینالملل باید روزانه حداقل یکبار با دعای عهد را قرائت کند و با مولای و امام خویش عهد ببندد و به یاد داشته باشد که مشقتها، سختیها، مشکلات، لذتها و شیرینیهایی که در این راه با آن مواجه میشود به این خاطر است که دست یک نفر را به دست امام زمان خود بدهد.
- اَللَّهُمَّ اِجْعَلْنِی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک وَ لاَ تَسْتَبْدِلْ بِی غَیرِی .
این دعا هم از امام باقر علیهالسلام منقول است و هم در ادعیه ماه مبارک رمضان ذکرشده است. انتصار دین یکی از اموری است که مؤمنین باید توفیق آن را از خداوند متعال درخواست نمایند. این مضمون (توفیق انتصار دین) از مضامین پرتکرار در منابع روایی و دعایی است.گرچه این دعا برای همه مفید هست اما یک مبلغ بینالملل بیشتر به این دعا نیاز دارد و باید با این دعا بیشتر مأنوس باشد.
همچنین این دعا باعث میشود مبلغ بینالملل به خود گوشزد کند که اگر از دعوت به اسلام سرپیچی کند یا در این کار اهمال و سستی کند، خداوند این توفیق را از وی سلب کرده و گروه دیگری را بهجای او قرار میدهد. این فقره از آیه -که در دعای ماه مبارک رمضان نیز توصیه به قرائت آن شده است-، درواقع اتمامحجت برای مبلغ بینالملل بوده و این نکته را گوشزد مینماید که مراقب سلب توفیق انتصار دین باشد. چه اینکه سستی و بیمبالاتی در اقامه و انتصار دین میتواند منجر به سلب توفیق شود .بهعبارتیدیگر ازآنجاکه دین خدا تعطیلبردار نیست لذا توفیق انتصار دین فرصت محدودی بوده که در اختیار معدودی از بندگان قرارگرفته و در صورت اهمال نسبت به آن به دیگران واگذار خواهد شد .
این در حالی است که خداوند در سوره محمد آیه 7 میفرماید: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ وَ یثَبِّتْ أَقْدامَکم) ای مؤمنان، اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری میکند و به شما ثبات قدم میدهد .در آیه فوق همانگونه که مفسرین گفتهاند مراد از یاریکردن خداوند ، یاریکردن دین خداست و این آیه بشارتی برای مبلغین بینالملل است.
- رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ یعنی ما طرزی زندگی کنیم از ذات اقدس الهی بخواهیم که در هر کشور، شهری یا روستایی در حوزه یا در دانشگاه یا در بازار یا در اداره و هر جای دیگری که هستیم و به تبلیغ دین اسلام میپردازیم، خوبان آن منطقه به ما اقتدا بکنند. یعنی من آن عرضه را داشته باشم که مسیر فکر مردم را عوض کنم, بزرگان جامعه حرف مرا بگیرند و بهره ببرند. اگر بزرگان جامعهای حرف ما را که حرف اسلام و اهلبیت علیهمالسلام است را بفهمند، آنها نیز مبلغ دین میشوند و حرف ما را به گوش سایرین میرسانند.
- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَوِّجْنِی بِالْکفَایةِ، وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلَایةِ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ الْهِدَایةِ؛ این دعا که ابتدای فقره 22 دعای صحیفه سجادیه معروف به دعای مکارم اخلاق است، باید دعای همیشگی یک مبلغ دین باشد. زیرا هر مبلغ دین بالأخص فعال عرصه بینالملل یک مدیر است، یک هادی است.
تبلیغ بینالمللی اسلام به مدیریت فهمیده و مدبّریت عاقلانه و خردمندانه وابسته است. لذا از خدا مسئلت میکنیم «وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلَایةِ»؛ باید از خدا بخواهیم که «خدایا! این توفیق را به من بده، هم من کاری یعنی (فقط صرف حضور در یک مرکز اسلامی در یک کشور خارجی نباشد) داشته باشم و مبلغ مفیدی باشم، هم مدیر مدبر و لایقی باشم، بفهمم اینجایی که الآن در آن مشغول به تبلیغ هستم به چه چیزی نیاز دارد، یک؛ چگونه باید آن را به گوش مردم برسانم که آن را متوجه بشوند و بفهمند و چگونه مردم آن منطقه را از اغیار و آیینها و آموزههای غیر الهی را بینیاز کنم، سه؛ این میشود تدبیر عاقلانه. این میشود ولایت خردمندانه.
در ادامه امام سجاد علیهالسلام از خدا طلب میکند «وَ هَبْ لِی صِدْقَ الْهِدَایةِ» هم حرف رهبران الهی را من خوب گوش بدهم هم عدهای حرف مرا گوش بدهند. به راه راست هدایت کنم، به قرآن و اهلبیت دعوت کنم و نه به خویش، هدایت صادق و نبوی و علوی داشته باشیم نه هدایت سقفی و اموی.
این فقرات تنها بخش کوچکی از دعاهایی است که مبلغین بینالملل باید روزانه آنها را قرائت کنند و با آن مأنوس و محشور باشند تا علاوه بر درخواست توفیق از خداوند، این فقرات را چراغ راه خود قرار بدهد تا خدایی نکرده گرفتار وسواس شیاطین جنی و انسی نشوند. باید این را هم بدانیم که اگر ما این را از خدا بخواهیم حتماً خدا به ما عنایت خواهد کرد؛ زیرا لَیْسَ مِنْ صِفَاتِک یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ.
1 Comment
Join the discussion and tell us your opinion.
Zahrakamasi8dr@gmail.com